تاثیر اخبار ناگوار بر کودکان چیست؟

دنیای امروز، دنیای احاطهی رسانهها و خبرهاست. حالا فرقی ندارد کجای دنیا باشیم، هر خبری از دورترین جای دنیا در سریعترین زمان ممکن از روزنههای مختلف راهش را به خانههای ما باز میکند. در چند سال اخیر و بهخصوص با شیوع ویروس کرونا و وقوع انواع مصیبتهای جمعی، بیشتر خبرها از رویدادهای ناگوار گزارش میدهند. مسئلهای که در این بین شاید چندان مورد بررسی قرار نگرفته، تاثیر هجوم این اخبار بر ذهن و روان تاثیرپذیر کودکان است.در این راستا آی قصه برآن شد تا نشستی در این مورد برگزار کند؛ نشستی که به تاثیر اخبار ناگوار بر کودکان بپردازد. در این نشست آیقصه میزبان دو مهمان عزیز بود؛ آقای علی اصغر سید آبادی نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان و خانم عاطفه مظفری روانشناس و طرحواره درمانگر. میزبانان این نشست نیز فاطمه فرهاد و سپیده بیگدلی از نویسندگان مجله کودک و خانواده آی قصه بودهاند.
ویدئوی بخش اول نشست کودکان و اخبار ناگوار را ببینید. سپس گزارش این نشست را نیز میتوانید بخوانید.
عاطفه مظفری: ذهن انسان به اخبار ناگوار تمایل دارد!
با توجه به گسترش اخبار ناگوار، در این نشست میخواهیم وضعیت کودکان را در این مورد بررسی کنیم. تعریف اخبار ناگوار برای کودک چیست؟ اساساً کدام اخبار برای کودک جزو اخبار ناگوار به شمار میروند و چه تاثیری بر ذهن کودک دارند؟ آیا این گزاره که ذهن ما تمایل خاصی به اخبار ناگوار دارد درست است؟
خانم عاطفه مظفری روانشناس و طرحواره درمانگر، پیش از پرداختن به تاثیر اخبار ناگوار بر کودکان ، در این خصوص میگوید:
این گزاره که ذهن ما به اخبار منفی تمایل دارد کاملاً درست است؛ اما چرا و چطور؟ حتی با نگاهی به حیوانات میتوانیم بفهمیم موجودات زنده ذاتاً به زنده ماندن و نجات پیدا کردن تمایل دارند که به آن سیستم بقای نفس میگوییم. سیستم بقای نفس و بقای نسل به صورت ذاتی عمل میکنند و از کنترل انسان خارجاند و خودشان راه خودشان را پیدا میکنند. در این سیستم بقا هر چیزی که نشانهی خطر باشد، فرد را تهدید کند، او را مضطرب کند و خارج از پیشبینیهایش باشد، هشدار به شمار میرود.
مغز از همان دوران کودکی به نشانههای هشدار توجه میکند، مثلاً وقتی مادر برای کمک به کودک میآید، پیشبینی کودک برای نجات پیدا کردن درست از آب درمیآید و اعتمادش جلب میشود. پس ما با یک سیستم روبهرو هستیم؛ میل به اعتماد کردن برای زنده ماندن و پیشبینی. از این دو مرحله نوعی خودکفایی در کودک شکل میگیرد چون این کودک دارای الگویی شده که میتواند بر این اساس زنده بماند.
عملکرد مغز در موقعیت خطر
عاطفه مظفری با تشبیه تاثیر اخبار ناگوار بر کودکان با تنبیه کودک میگوید:
حالا زمانی که کودک از طرف پدر و مادر مورد تنبیه قرار میگیرد، زمانی که نیازهای اساسیاش در جو متشنج خانه نادیده گرفته میشوند، صدای وحشتناکی میشنود یا شاهد شوخیهای بد است، احساس خطر میکند. روان کودک این نشانهها را ضبط میکند تا در آینده برای مراقبت از خودش استفاده کند. حالا تک تک نشانهها در بخش کناری مغز (سیستم لیندیک) قرار میگیرند که مثل زنگ خطر آتش نشانی عمل میکند؛ جایی که فرد با یک اتفاق روبهرو میشود، کارهای عادی آن مرکز کنار گذاشته میشود و بر اساس یک سری پروتکلها سیستم مرکزی آتشنشانی در سریعتر حالت ممکن دست به اقداماتی میزند. مغز ما هم به همین شکل عمل میکند؛ مرکز خطر و مرکز کنترل مغزمان انرژی لازم برای فعالیتهای عادی را جمع میکند تا بتواند سریع پردازش کند و فرد را از موقعیت خطر نجات دهد.
وقتی کودک بر اثر عاملی احساس خطر میکند؛ عاملی که میتواند یک صدای بلند یا حتی واکنش شدید پدر و مادر به یک خبر تلویزیونی باشد، این مسئله در حافظهی دیداری و شنیداری کودک ضبط و نگهداری میشود. در این نقطه پیشبینی کودک دچار اختلال میشود؛ جایی که محل شکلگیری اعتماد کودک به دنیای اطراف است؛ ناگهان با دیدن ناراحتی پدر و مادر دچار اضطراب میشود. در این قسمت بدن وارد عمل میشود و زنگ خطرش به صدا درمیآید.
نشانههای ابتدایی تاثیر اخبار ناگوار بر کودکان
عاطفه مظفری در ادامهی نشست بررسی تاثیر اخبار ناگوار بر کودکان میگوید:
طبق تحقیقات هنگام به صدا درآمدن زنگ خطر ۳۷ نوع هورمون و نوروترنسمیتر در بدن ترشح میشود. یکی از این هورمونها هورمون کورتیزول است که در صبح باعث شادابی و سرحالی میشود ولی مقدار زیادش استرسزاست و باعث افزایش ضربان قلب، فشار خون و تنش داخل عضلات میشود تا فرد بتواند سریع واکنش نشان دهد. هورمون کورتیزول و بسیاری از هورمونهای دیگر مثل آدرنالین در یک لحظه به حجم زیادی در بدن ترشح میشوند و مثل واکسن در آن لحظهی هشدار از بدن مراقبت میکنند.
تصور کنید یک کودک دائم در معرض این اتفاقات قرار بگیرد و این تنشها را تجربه کند؛ بدن دچار بیماریها مختلفی میشود و کودک نشانههایی مثل تهوع، دلدرد، رفلاکس معده، کابوسهای شبانه یا شبادراری را تجربه میکند. پایهی بسیاری از بیماریهای بزرگسالی ما در دوران کودکی رقم میخورد و حجم بسیاری زیادی از آنها ناشی از همین تنشها و اضطرابهای دائمی ما در دوران کودکی هستند.
علیاصغر سیدآبادی: اخبار اساسا ناگوارند!
علی اصغر سیدآبادی نیز به اولین سوال نشست بررسی تاثیر اخبار ناگوار بر کودکان اینطور پاسخ میدهد:
به نظر من اخبار اساساً ناگوارند؛ دلایل و عوامل مختلفی یک رویداد را تبدیل به خبر میکنند؛ یا در واقع در طول روز رویدادهای بسیاری رخ میدهند که رسانه بعضی از آنها را گزینش میکند و بهعنوان خبر عرضه میکند. این گزینش بر چه اساسی صورت میگیرد؟ بر اساس یک دلایلی که آنها را ارزشهای خبری مینامیم و مهمترین ارزش خبری عنصر درگیری است؛ یعنی در واقع یکی از عواملی که رویدادی عادی را به خبر تبدیل میکند، خشونت است. همچنین عاملی که خبری را از بین بقیه اخبار تبدیل به خبر مهمتر میکند نیز خشونت است. بنابراین حتی در شرایط نرمال مثلاً در کشور سوئیس، اگر حجم خبرها زیاد باشد، زندگی تنها در خبر خلاصه شود و از صبح تا شب شنوندهی خبر باشیم، باز هم وضعیت ناگواری را تجربه میکنیم.
مسئلهی مهم این است که شرایط ما شرایط طبیعی نیست، به همین دلیل به نظرم این موضوع از موضوعی روانشناسانه تبدیل به مسئلهای اجتماعی شده است. همانطور که گفتیم از نظر رسانه رویدادهای ناگوار تبدیل به اخبار میشوند؛ مثلاً اگر در روزی ده تا مراسم عروسی برگزار شود، تبدیل به خبر نمیشود ولی اگر در یکی از این مراسم تیراندازی شود، تبدیل به خبر میشود. اگر عروسی به خوشی سر بگیرد، تبدیل به هیچ خبری نمیشود.
رابطهی جامعه و اخبار ناگوار
به نظر علی اصغر سیدآبادی، آگاهی از تاثیر اخبار ناگوار بر کودکان در وضعیت اجتماعی ما مهمتر است؛ چرا که: وضعیت دیگر وضعیت اجتماعی ماست؛ دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی و بینالمللی، از نوع حکومتداری تا تحریمهای آمریکا، سختگیریها، فقدان بخشی از آزادیها و… باعث تاثیرگذاری و فروپاشی روان جمعی در طبقه متوسط ما شده است؛ یعنی اکثر ما از وضعیت حال حاضرمان ناراضی هستیم، البته این به این معنی نیست که اینجا بدتر از جای دیگریست یا جای دیگر لزوماً بهتر از اینجاست، اما به هر حال ما در وضعیت استیصال، عصیان و درماندگی و خشم و نارضایتی هستیم. متاسفانه این احساس حداقل در طبقه متوسط شهری عمومیت دارد؛ یعنی اگر با افراد طبقه پایین گفتوگو کنید با اینکه وضعیت بدتری دارند، ممکن است رضایت بیشتری نسبت به طبقه متوسط داشته باشند.
وضعیت دیگر وضعیت رسانهای خاص ماست؛ در کشور ما رسانهها وضعیت طبیعی ندارند؛ در واقع رسانههای کشور ما ادامهی پرژوههای درگیریاند. چه رسانههای داخلی و چه رسانههای فارسیزبان سرتاسر دنیا. یعنی ما در خانههایمان از صبح تا شب شاهد رسانههایی هستیم که به جنگ میپردازند و یک طرف جنگند. بهعبارتی ما قربانی دعواهای رسانهای هستیم و این مسئله فاجعه را عمیقتر میکند.
مواجهه کودکان با اخبار ناگوار و تاثیر آن
جنبهی دیگر این است که کودکان چه مواجههای با خبرها دارند؟ چه سیستم ذهنی برای خواندن خبرها دارند؟ مثلاً از خبر مرگ یا انفجار چه برداشتهایی میکنند؟ متاسفانه ما در مورد نسبت کودکان و رسانهها در ایران مطالعهای نداریم تا واکنش کودکان را بسنجیم. معدود پیمایشها هم در حد توصیف و آمار مصرف کودکان از رسانهها باقی ماندهاند. ولی در مورد اینکه کودکان چه تاثیراتی از رسانهها میگیرند هیچ اطلاعاتی نداریم بنابراین تمام گفتههایمان یک جور شهود است.
از نگاه من در شرایط طبیعی و در سلامت روان بالا، واکنش یعنی سازوکار خوانش کودکان از اخبار نسبت به بزرگسالان کمخطرتر است؛ یعنی کودک وقتی خبر مرگ میشنود، الزاما بهاندازهی ما متاثر نمیشود. اما الان مشکل کودکان بیشتر از این خبرها، والدینی بدون سلامت رواناند؛ یعنی پدر و مادرهایی که دچار فروپاشی روانی شدهاند. و از نگاه من مشکل اصلی این است وگرنه در مورد اخبار مثلاً میتوانستیم تلویزیون را خاموش کنیم، اما الان ما بهعنوان والدین افرادی سمی هستیم. بنابراین قدرت اخبار ناگوار در شرایط اجتماعی ملتهب ما تشدید میشود و لازم است همهمان از تاثیر اخبار ناگوار بر کودکان خود آگاه باشیم.
تاثیر پنهان اخبار ناگوار بر کودکان
بخش اول نشست بررسی تاثیر اخبار ناگوار بر کودکان با صحبتهای سیدآبادی به پایان میرسد. او میگوید:
از نگاه من اخبار در این وضعیت به دو شیوه روی کودکان تاثیر میگذارد؛ یکی اینکه آنها را ناراحت میکند و یک تاثیر پنهان هم دارد که همدلی را در کودکان از بین میبرد؛ یعنی احساس مسئولیت اجتماعی را از بین میبرد چون وقتی حجم چیزی زیادی میشود، اهمیتش را از دست میدهد و عادی میشود. فکر میکنم الان کودکان بهمرور احساس همدلیشان را نسبت به دیگران از دست میدهند و یکی از دلایل این اتفاق حجم خبرهای ناگوار است. تاثیر دیگر این اخبار این است که امروز در جامعه شاهد پدیدهای به نام انسان خودخواه هستیم که تنها میخواهد خودش را نشان دهد؛ احساس رستگاری جمعی و همدلی و همکاری در بحبوحهی حجم خبرهای ناگوار در حال نابودی است.
در مورد خوانش کودکان از اخبار ناگوار، تحقیقاتی در آمریکا نشان میدهد تلقی کودکان نسبت به مرگ، عشق، زندگی و… تحت تاثیر رسانهها تغییر کرده است؛ یعنی نگاه کودکان به مرگ، عشق و… مثل گذشته نیست. بااینحال ما در این مورد تحقیقات جامعی نداریم؛ اولین توصیه افزایش تحقیقات در این زمینه است.
گزارش بخشهای بعدی نشست بررسی تاثیر اخبار ناگوار بر کودکان در روزهای آینده منتشر خواهد شد. پیشنهاد میکنیم مقالهی «چه کنیم اگر کودکان با اخبار بد مواجه شدند؟» را هم بخوانید.