برخورد با بچههای لجباز برای والدین، چالشی بزرگ محسوب میشود، زیرا برای وادار کردن آنها به انجام کارهای روزمره اصلی مانند حمام کردن، غذا خوردن، یا رفتن به رختخواب، باید مدام با آنها بجنگند.
بهترین راه مقابله با یک کودک لجباز این است که به او نشان دهید این رفتارش اثری روی شما نداشته و او را به نتیجه مورد نظرش نمیرساند.
این مطلب را مجله کودک، تیم پژوهشی و آموزشی آیقصه از سایت معتبر momjunction ترجمه و بازنویسی کرده است.
خصوصیات بچههای لجباز
لزوما هر کودکی که دارای اراده آزاد است، لجباز محسوب نمیشود. قبل از هرگونه اقدامی، اول باید بفهمید که آیا کودکتان لجباز است یا اینکه شخصیتی مصمم و بااراده دارد.
در اینجا، چند ویژگی دیگری که کودکان لجباز از خود نشان میدهند معرفی میگردد:
کنترل یک کودک لجباز کار دشواری است، اما همه چیز آن هم بد نیست.
روانشناسی بچههای لجباز: درک بچههای لجباز
اگر مصمم بودن یکی از ویژگیهای شما باشد، دوست دارید این خصلت را در فرزندان خود نیز ببینید. اما قسمت سخت ماجرا، شناخت تفاوت بین مصمم بودن و لجبازی است. پس باید دید چطور میتوان این دو را از هم تشخیص داد؟
نکات کلیدی در برخورد با بچههای لجباز
ارتباط، یک خیابان دوطرفه است. اگر میخواهید فرزندتان به حرف شما گوش کند، اول باید خودتان به حرفهای او گوش کنید. کودکان لجباز شدیدا به نظرات خود پایبند بوده و اهل بحث و جدل هستند.
این کودکان اگر احساس کنند کسی به حرفشان گوش نمیکند، به مخالفت و سرپیچی میپردازند. در اکثر مواقع، زمانی که کودکتان به انجام یا عدم انجام کاری اصرار دارد، گوش دادن به حرفهای او در یک گفتگوی آزادانه در مورد چیزی که اذیتش میکند، میتواند بسیار راهگشا باشد. به عنوان مثال، اگر برای تمام کردن نهارش قشقرق و سروصدا بپا کرد، به زور به او غذا ندهید. بجای آن، از او بپرسید چرا نمیخواهد غذایش را بخورد و به دقت به حرفهایش گوش دهید، شاید میخواهد بازی کند یا شاید هم دلش درد میکند.
زمانی که فرزندتان را مجبور به انجام کاری میکنید، او بیشتر از حرف شما سرپیچی کرده و کاری را میکند که نباید.
به عنوان مثال، مجبور کردن کودک شش سالهتان به رفتن به رختخواب، در حالی که او اصرار دارد تا دیروقت تلویزیون تماشا کند، هیچ کمکی به شما نخواهد کرد. بجای این کار، کنارش بنشینید و طوری وانمود کنید که انگار شما هم از برنامهای که دارد تماشا میکند خوشتان میآید. بچهها زمانی که نشان دهید که برایشان اهمیت قائل هستید، پاسخ بهتری میدهند.
بچههای لجباز نظرات خودشان را دارند و خیلی خوششان نمیآید به آنها بگویید چکار کنند. اگر به فرزند 5 ساله یکدنده خود بگویید که تنها میتواند اسباببازی را بخرد که شما برایش انتخاب کردهاید، دیگر آن را نمیخواهد. بجای دستور دادن، به فرزندتان چند گزینه بدهید تا از میان آنها انتخاب کند. بجای اینکه بگویید باید به رختخوابش برود و بخوابد، بگویید از میان دو کتاب قصه، یکی را برای قبل خواب انتخاب کند تا برایش بخوانید.
شاید فرزندتان باز هم لجبازی کند و بگوید، “نمیخواهم به رختخواب بروم!”. اگر اینطور شد، خونسردی خود را حفظ کنید و حقیقت امر را به او نشان دهید و بگویید، “خوب، این خواسته او از گزینههای موجود نیست”. همین جمله را به دفعات لازم و تا حد امکان با آرامش، آنقدر برایش تکرار کنید تا تسلیم شود.
با وجود نکات بالا، دادن گزینههای بیشمار به کودک هم کار درستی نیست. به عنوان مثال، اگر از فرزندتان بخواهید از میان تمامی لباسهایی که در کمد دارد، یکی را انتخاب کند، گیج و سردرگم خواهد شد. برای جلوگیری از این مشکل، از تعداد گزینهها بکاهید و دو یا سه دست لباس را خودتان انتخاب کنید و به فرزندتان بگویید که از بین آنها، یکی را برگزیند.
داد زدن سر یک بچه سرکش و جیغجیغو، باعث میشود گفتگوی معمولی بین پدر و مادر و کودک تبدیل به جدالی پرسروصدا شود. کودک، داد و بیدادهای شما را به عنوان دعوت رسمی به یک جدال لفظی تلقی میکند. این کار فقط اوضاع را بدتر میکند. حال تصمیم با شما است که به عنوان بزرگتر، این بحث و جدل لفظی را به سمت یک نتیجه عملی هدایت کنید یا خیر. به کودک خود لزوم انجام کاری که از او میخواهید یا رفتار کردن به شیوهای خاص را بفهمانید.
اگر سعی کنید قدرت و اختیار خود به عنوان والدین کودک را به زور بر او تحمیل کنید، حرفتان را قبول نخواهد کرد. در اینجا چند روش برای الگوبرداری از احترام متقابل در روابط خود با فرزندتان ارائه میشود:
بچههای لجباز یا دارای اراده قوی، نسبت به رفتاری که با آنها دارید شدیدا حساس هستند. پس مراقب لحن حرف زدن، زبان بدن و کلماتی که استفاده میکنید باشید. وقتی از رفتار شما ناراحت شوند، کاری را میکنند که از هر چیز دیگر بهتر بلد هستند که همان داد و فریاد، حاضرجوابی، و پرخاشگری است.
گاهی لازم است با فرزندان خود مذاکره کنید. بچهها معمولا وقتی به خواستههای خود نمیرسند، قشقرق بپا میکنند. اگر میخواهید به حرف شما گوش کنند، باید بفهمید چه عواملی باعث تمرد آنها میشود.
کودکان از طریق مشاهده و کسب تجربه، یاد میگیرند. اگر شاهد درگیری و بحث دائمی والدین خود باشند، کم کم، تقلید از این رفتار را یاد میگیرند. اختلافات زناشویی بین والدین باعث ایجاد محیطی پر از استرس در خانه شده و بر روحیه و رفتار بچهها تأثیر میگذارد. مطابق با یکی از مطالعات انجام شده، اختلافات زناشویی ممکن است به کنارهگیری اجتماعی و حتی پرخاشگری کودکان منجر شود.
به منظور درک بهتر رفتار کودک لجباز خود، سعی کنید خودتان را جای او بگذارید و در ذهن خود تصور کنید که فرزندتان با چه مشکلی درگیر است که باعث این رفتار او شده است. هر چه بیشتر کودک خود را بشناسید، بهتر میتوانید با لجبازی او برخورد کنید.
مثلا، فرزندتان تکالیفش را انجام نمیدهد چون این کار کلافهاش کرده است. اگر تکالیفش خیلی زیاد است یا فرزندتان قادر به تمرکز نمیباشد، میتوانید آن را به چند بخش کوچکتر تقسیم کنید که بتواند آنها را در مدت زمانی کوتاه انجام دهد. بیناین آن نیز، چند وقفه یک یا دو دقیقهای برای استراحت در نظر بگیرید تا استرس ناشی از انجام تکالیف را کمتر کنید.
گاهی اصلا نمیدانید چظور خشم فرزند لجبازتان را کنترل کنید. اما اگر بدون فکر عمل کنید، باعث نگرش منفی در او شده و حتی ناخواسته، منجر به تقویت رفتار منفی در او خواهید شد.
مثلا گاهی فرزندتان تقریبا به هر چیزی که از او میخواهید “نه” میگوید. خوب در این مورد فکر کنید، آیا شما هم کلمه “نه” را زیاد میگویید؟ اگر اینطور است، شما خودتان باعث تقویت این رفتار منفی در فرزندتان شدهاید، چراکه او از شما الگو میگیرد.
یکی از راههای تغییر این وضعیت، انجام بازی “بله” است که توسط سوزان استیفلمن، رواندرمانگر ازدواج و خانواده توصیه شده است.
در این بازی، فرزندتان باید به همه چیز “بله” یا “نه” بگوید. او به احتمال خیلی زیاد به سوالاتی مانند “تو عاشق بستنی هستی، مگه نه؟”، “آیا عاشق بازی با اسباببازیهایت هستی؟”، “دوست داری فردا امتحان کنیم و ببینیم آیا دایناسور اسباببازیت داخل وان حمام پر از آب شناور میماند یا نه؟” جواب مثبت خواهد داد. هر چه کودکتان بیشتر جواب مثبت بدهد، احتمال اینکه احساس کند شما به حرفهایش گوش میکنید و برای او ارزش قائل هستید، بیشتر خواهد بود.