در طی سالهای گذشته، تغییرات شگرفی در زمینه ساخت برنامههای کودکانه و به فراخور آن شخصیتها و کاراکترهای عروسکی و انیمیشن کودکان در ایران و جهان ایجاد شدهاست. دومین نشست از سلسله نشستهای «شصت نشست»، با محوریت شخصیتهای ترسناک و محبوب برنامه کودک دهه ۶۰ و ۵۰ و با حضور علی درخشی (کارگردان و انیماتور)، آزاده ذکریایی (هنررواندرمانگر)، پیمان فاطمی (کارگردان، صداپیشه) و پوریا عالمی (کارگردان و نویسنده کودک) در موسسه فرهنگی هنری دنیای کودکان آیقصه برگزار شد.
در این نشست، با تمرکز بر شخصیتهای محبوب و ترسناک چندین برنامه کودک دهه ۶۰ به بررسی چرایی وجود و ساخت چنین شخصیتهایی پرداخته شد. همچنین با نگاهی به تولیدات دهه پنجاه و دهه شصت، از وضعیت معناگرایی، پندآموزی و امیدبخشی، به عنوان عناصر اصلی تولید محتوا در آن دوره نام برده شد و درستی و یا نادرستی مقایسه گذشته و امروز و روند تغییر برنامهسازی در حوزه کودک بررسی شد. گزارش این نشست را در ادامه بخوانید.
خلاقیت و شناخت مخاطب، عناصر شخصیتهای محبوب
به گزارش مجله کودک، تیم پژوهشی و آموزشی آی قصه، علی درخشی، کارتونیست و کارگردان مجموعه دیرین دیرین، دربارهی مسیر محبوبیت شخصیتهای کودک گفت: قدم اول برای ساخت کاراکتر محبوب، خلاقیت است. کار خلاقه مثل کار مهندسی نیست و تا حدی به شانس نیز مرتبط است. مهمترین فاکتور برای ساخت برنامهای جذاب با کاراکترهای دوستداشتنی، خلاقیت و شناخت از مخاطب و جامعه هدف است. اما قطعا مولفههای دیگری نیز در شکلگیری و به سرانجام رسیدن این هدف نقش دارند.
آیا مادربزرگه واقعا ترسناک بود؟
پیمان فاطمی ، صداپیشه، عروسکگردان و کارگردان عروسکی معتقد است ترسناکبودنِ کاراکترها در برنامه کودک دهه ۶۰ مسالهای تازه است و آن زمان چنین برداشتی از کارها نمیشده است.
پیمان فاطمی اینگونه توضیح میدهد: در زمانی که ما این برنامهها را تماشا میکردیم، این شخصیتها برای کودک آن زمان ترسناک نبودند. باید به دورهی زمانی هم توجه کرد. مشکل اصلی رسانه در آن زمان، نبود رنگ بود. خونه مادربزرگه، بهدلیل برخی محدودیتها تقریبا بدون رنگ یا با رنگی مات از تلویزیون پخش میشده که دیدن این بیرنگی در سن پایین، باعث میشود که بسیاری از کاراکترها برایمان زیبا و دوستداشتنی نباشند. حتی کلاه قرمزیِ محبوب نیز در ابتدا عروسک زیبایی نبود.
برنامه کودک دهه ۶۰ ، متاثر از برآیند جریان اجتماعی اجتنابناپذیر ایران
پیمان فاطمی دربارهی وضعیت برنامه کودک نوستالژی آن دوران گفت: ذکر این نکته ضروری است که باید برنامهها را با توجه به زمانه خود بررسی کرد. کودک دهه ۶۰ را نباید با کودک امروز قیاس کرد. کودکان امروز، انیمیشنها و برنامههایی رنگی و مدرن و جذاب میبینند، اما این دلیل نمی شود که کاراکترهای قبلی منفور باشند. احتمالا کمبود امکانات در ساخت انیمیشن و عروسکسازی آن دوره باعث ایجاد مشکلاتی بوده است. اما شخصیتپردازی و فضاسازی در گذشته به دلیل نبود امکانات قویتر از امروز بوده. خوشبختانه در حال حاضر، توجه بیشتری به رنگ و لعاب میشود و برنامههای کودک فضای شادتری دارند.
سایهی وضعیت اجتماعی بر برنامه کودک دهه ۶۰
پوریا عالمی ، نویسنده کودک و کارگردان درباره محتوای کودکانه در دهه شصت میگوید: ترکیب نگاه روشنفکری بیش از حد واقعگرا به همراه مقولهای اجتنابناپذیر همچون جنگ، باعث ایجاد برنامههای کودک بهشدت مفهومی شده بود. شاید بتوان گفت در کار کودک، سرگرمکنندگی اولویت نداشت و شاید تقبیح میشد. چون جامعه با مفهوم سرگرمی فاصله داشت. با این اوصاف ساخت تمامی آن برنامهها طبیعی بوده و برآیند جریان اجتماعی ایران بودهاست. همانطور که ما برآیند آن جامعه و آن دوران هستیم.
پوریا عالمی ادامه میدهد: جهانبینی سازندگان برنامههای کودک در گذشته، بسیار نزدیک به دل اجتماع و بزرگسالان و والدین آن دوران بود و در عمل ساخت برنامه کودک در ادامه نگاه روشنفکری آنان بوده است. شاید به همین دلیل است که این برنامهها در زمان جنگ و پس از جنگ محبوب بودند. چون در امتداد تربیت خانوادگی بود و با آن تضادی نداشت.
پوریا عالمی همچنین معتقد است: در دهه شصت و هفتاد مفاهیمی مثل مردانگی، مرام و لوطیگری، نقش پدر در خانواده و مردسالاری و پدرگرایی اولویتهای اجتماعی بودهاست. پس طبیعی است که بحث خلاقیت تا حدی مهجور واقع شده باشد. خلاقیت و خیالپردازی بحثی کاملا جدید در جامعه ما است و عنصر خیالپردازی، مولفه غایب در برنامهها و فیلمهای قدیمی کودکانه است.
قبل از خواندن ادامهی گزارش، ویدئوی کوتاهی از این نشست ببینید.
فضای تک رنگ و بیش از حد رئالیستی در برنامه کودک دهه ۶۰
کارگردان مجموعه دیرین دیرین، علی درخشی در بررسی برنامه کودک دهه ۶۰ میگوید: دلیل رنگ و لعاب نداشتن عروسکها در گذشته، شاید رئالیستی بودن بیش از اندازه جامعه بودهاست. رئالیستی که با وجود اتفاقات زمانه، ناخودآگاه پررنگ شده بود. کودکی دهه شصت جدای برنامههای ساخت ایران، با انیمیشنهای ژاپنی همراه بوده که استانداردهای جهانی لازم را نداشتند. متاسفانه فقط مردم خاورمیانه این انیمیشنها را دیده و دوست داشتهاند. اینها، اتودهای ابتدایی صنعت انیمیشن ژاپن بوده تا بتواند انیمههای درخور امروزی را بسازد. شاید اگر کودکی ما با انیمیشنهای دیزنی همراه بود، ما آدمهای دیگری میشدیم.
ظهور کلاهقرمزی، پسرک واقعی و شیطان
علی درخشی درباره خلق کلاه قرمزی میگوید: بعد از آن دوران رئالیستی در نهایت ما ظهور کلاهقرمزی را داریم. کاراکتری که در ابتدا اینگونه نبود. اما خلاقیت ایرج طهماسب و حمید جبلی، کلاهقرمزی را کلاهقرمزی کرد. همچنین وجود پسرخاله که شخصیتی بهشدت رئالیستی و هماهنگ با مفاهیم مورد تایید عرف جامعه بود اما این وضعیت را به شوخی میگرفت، این برنامه کودک دهه ۶۰ را محبوب ساخت. البته الان کلاهقرمزی برنامهای بزرگسال بهحساب میآید. کلاهقرمزی و پسرخاله نیز با ما بزرگ شدند و برنامه کودک بهحساب نمیآیند و مخاطب بزرگسال دارند.
پوریا عالمی نیز درباره محبوبیت کلاه قرمزی و پسرخاله میگوید: کلاهقرمزی و پسرخاله محبوب و تکثیر شد چون ما خودمان را در آنها پیدا میکردیم. چون این شخصیتها خاصیت انسانی دارند و در اطراف ما دیده میشوند. ما خود و اطرافیانمان را در کلاهقرمزی و پسرخاله میدیدیم. آنها شبیه به ما بودند چون نگاه آقای طهماسب در خلق آنان یک خیالپردازی اجتماعی محسوب میشد.
آزاده ذکریایی، هنررواندرمانگر، یکی دیگر از مهمانان نشست «بررسی برنامه کودک دهه ۶۰ »، نیز اعتقاد دارد: کاراکتر کلاهقرمزی مثل کودکان بود. یک کودکی که اشتباه میکند و به اصطلاح غلط، بچه خوبی نیست. برخورد آقای مجری با این کاراکتر دردسرساز، نه برخوردی تنبیهی بلکه برخوردی دوستانه و مهربانانه است. همین برخوردِ درست بود که حیرتبرانگیز و جذبکننده بود. کلاهقرمزی محبوب است چون زمینی است؛ چون همهی ما کلاهقرمزی هستیم. کلاهقرمزی به ما کودکان دهه ۶۰ آموخت که نیازی به سرکوب شیطنت خود ندارند. در گذشته همهچیز با رویکرد آموزشی خوب و بد بررسی میشد و کلاهقرمزی کلیشهی مرسوم بدآموزی داشتن برنامهها را شکست.
بایدها و نبایدهای ساخت کاراکتر برای کودکان
در ادامه نشست به این مساله پرداخته شد که در حال حاضر چرا برنامه کودکانه خلاق ساخته نمیشود؟ امروز، کاراکتر محبوب کودکان کیست؟ و اگر ده سال دیگر از کودک امروزی در مورد کاراکتر محبوب کودکیاش سوال کنیم، از چه شخصیتهایی نام برده میشود؟
پیمان فاطمی ، کارگردان مجموعه عروسکی ماکی ماکی در این باره میگوید: در حال حاضر در فضای برنامههای کودکانه، ما با کمبود خلاقیت مواجه هستیم. میتوان گفت نبود فانتزی در ذهنیت خاورمیانهای و تمایل به آموزش و پیام اخلاقی، باعث مرگ خلاقیت و فانتزی میشود. مثلا در «توی استوری ۴»، ما با یک چنگال روبرو هستیم که دست و پا دارد اما حتی بزرگسالان نیز عاشقش میشوند. (برای خواندن نقد و بررسی انیمیشن «توی استوری ۴»، اینجا کلیک کنید). کاراکتری که همیشه سر میز همه ما هست و هر روز با آن سر و کار داریم و این یعنی فانتزی قوی.
ترولها، مشکل زمانه تکنولوژی
علی درخشی در نشست بررسی برنامه کودک دهه ۶۰ میگوید: الان متاسفانه بهدلیل وجود شبکههای اجتماعی، وضعیت پیچیده شدهاست و تحلیل دقیقی از فضای امروز در دست نیست. فضا در حال تغییر و بهشدت نو است. امروزه، ما بیشتر شاهد ترول هستیم تا انیمیشن، ترولها جامعه هدف خاصی دارند، تنها به قصد خنده و یا انتقاد بیمورد ساختهشده و داستان منحصربهفردی تولید نمیکنند.
علی درخشی ادامه میدهد: مخاطب امروز، با اوج گرفتن مشکلات، سخت شدن شرایط زندگی و کم شدن حوصله، تنها به دنبال خنده و لحظهای سرگرمی است. متاسفانه سلیقه همگانی در گذر زمان حتی در دهه اخیر بهشدت افت کردهاست. و کارهای کودکانهای که امروزه در ایران ساخته میشود، ردهبندی سنی مشخصی ندارد. اما در سطح جهانی، کارهای کودکانه مولفههای قابل تشخیص و ویژگیهای خاص کودکانه دارد. ما، بهعنوان سازندگان کار کودک، بخشی از کودکی را با خود حمل میکنیم و شاید بتوان از منظر آسیبشناسانه، این حمل کودکی را بهنوعی دلیل تولید یا عدم تولید چنین برنامههایی دانست.
کودکان دیروز، کودکان امروز، کودکان فردا
کارگردان دیرین دیرین اعتقاد دارد: ما، بهعنوان کودکان دیروز و والدین امروز، خوشحالیم که فضای برنامههای کودکانه، در سطح جهانی، سمت و سویی شاد، رنگی و کودکانه یافتهاست. برنامههایی که شکلدهنده جهانبینی کودک امروز هستند. نقد گذشته بهمنظور بررسی مشکلات و امتناع از تکرارها پسندیده است، اما مرثیهسرایی بر سر گذشته راه به جایی نخواهد برد.
آنچه خواندید گزارش دومین نشست از سلسله نشستهای «شصت نشست»، با محوریت شخصیتهای ترسناک و محبوب برنامه کودک دهه ۶۰ بود. این نشست با حضور علی درخشی (کارگردان و انیماتور)، آزاده ذکریایی (هنررواندرمانگر)، پیمان فاطمی (کارگردان، صداپیشه) و پوریا عالمی (کارگردان و نویسنده کودک) در موسسه فرهنگی هنری دنیای کودکان آیقصه برگزار شده بود.
تیم پژوهشی و آموزشی شرکت دنیای کودکان آی قصه، امیدوار است که با رهایی از مشکلات غیرقابل اجتناب دوران گذشته، بتوانیم قدمی در راه ساخت خاطراتی زیبا و بهیادماندنی برای کودکان امروز ایران برداریم.