بهرام شاه محمدلو در ۲۵ آذر ۱۳۲۹ در تهران به دنیا آمد. او در رشته هنرهای نمایشی تحصیل کرد و از دانشکدهی هنرهای زیبا در سال ۱۳۵۲ فارغالتحصیل شد. شاه محمدلو از نوجوانی بازی در تئاتر را آغاز کرد و این حرفه را ادامه داد. او غیر از بازیگری، هنر کارگردانی، تهیهکنندگی و نویسندگی را نیز در کارنامهی خود دارد. بیشتر فعالیتهای او برای کودکان و نوجوانان بوده. شاهمحمدلو یکی از تشکیلدهندگان اولین گروه مرکز حرفهای تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۵۰ به همراه مرضیه برومند، سوسن فرخنیا، رضا بابک و علیرضا هدائی است. در ادامه، مروری بر زندگینامه بهرام شاه محمدلو را به قلم شیدا علیپور، نویسندهی سایت قصه های کودکانه آی قصه بخوانید.
اولین کار حرفهای بهرام شاه محمدلو
آغاز فعالیت هنری بهرام شاه محمدلو در سال ۱۳۴۴ و تجربیات آماتوری و نیمهحرفهای او در دبیرستان و خانه جوانان بوده است. اما اولین کار حرفهای بازیگری را در سال ۱۳۴۷ در تئاتری به نام داش آکل که اجرای تلویزیونی داشت انجام داد. او آثار زیادی را پیش از انقلاب از خود به جای گذاشت اما ما او را با آثار پس از انقلابش به خاطر داریم و خاطرات زیبایی را با آنها ساختهایم.
زیر گنبد کبود
آقای حکایتی اسم قصهگوی ماست، زیر گنبد کبود شهر خوب قصههاست. محال است با شنیدن این شعر ریتم آن و چهرهی آقای حکایتی با شالی دور گردنش در ذهنتان نقش نبندد. این شعر تیتراژ برنامهای محبوب در اواخر دههی شصت و اوایل دههی هفتاد به اسم «زیر گنبد کبود» بود که اوقات خوشی را برای کودکان و نوجوانان فراهم میکرد. آهنگساز این اثر بهرام دهقانیار که انصافا یکی از متخصصترین هنرمندان در عرصه ساخت ملودیهای نوستالژیک است، سریال زیر گنبد کبود را تا ابد در ذهنمان هک کرد. زیر گنبد کبود یکی از مهمترین مجموعههای تلویزیونی ویژه کودکان و نوجوانان بود که سری اول آن به نویسندگی ایرج طهماسب در سال ۱۳۶۶ و فصلهای بعدی آن در سالهای ۱۳۶۸ و ۱۳۷۴ به نویسندگی راضیه برومند با کارگردانی و طراحی هنری بهرام شاه محمدلو پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
فروشگاه قصهگویی
فروشگاه قصهگویی همانجایی بود که آقای حکایتی پشت میزش میایستاد و یک کتاب قصهی قطور جلوی رویش باز میکرد تا برای بچهها قصه بگوید. کتابی که خیالمان راحت بود حالا حالاها قصههایش تمام نمیشوند. آن فروشگاه چهار بازیگر بازیگوش داشت که آقای حکایتی برای حل کردن مشکلات آنها قصههای اخلاقی تعریف میکرد و وقتی که نوبت قصه گفتن میرسید خیلی تند و سریع صحنه را آماده میکردند تا همانطور که آقای حکایتی قصه را تعریف میکند آنها هم قصه را برایمان بازی کنند. به قول بهرام شاهمحمدلو: «تو اون روزا، چه راحت صحنه رو برای بازی و زندگی تغییر میدادیم. حیف!»
بهرام شاه محمدلو: در خلال بازیها خودم را کشف میکردم
بهرام شاه محمدلو در مصاحبهای اینچنین کودکی خود را توصیف کرده است: «اگرچه از نظر اقتصادی زندگی مرفهی نداشتیم و متعادل و متعارف بودیم اما هیچ لحظه دگرگون یا غلوشده منفی از آن دوران را به خاطر نمیآورم. همیشه همراه دوستان و خانواده بودم و بخش عمدهی این دوران به بازی گذشت، از بازیهای فردی و خانوادگی و فامیلی گرفته تا بازیهای دوستانه در کوچه و محله و مدرسه. در دل همین بازیها غرق کشف و تجربه و دریافت توانمندیهای خودم بودم. خودم را بچهای میبینم که در همه عرصهها خودش را کشف کرده و اگر آموزشی بوده آن را به تجربه و شناخت شخصی تبدیل کرده است. حتی بخش زیادی از ابزارهای بازی را خودش یا به کمک دوستانش ساخته.»
راضیه برومند: ترجیح میدهم با او کار نکنم
نسل ما و کودکی ما به نوعی با بهرام شاه محمدلو و خانوادهی برومند خانمها مرضیه، راضیه و احترام برومند پیوند خورده است. آثار برجستهای که هرگز از خاطرهها زدوده نخواهند شد و همچنان یادآور خاطرات خوش کودکی هستند مثل: خونهی مادر بزرگه، آرایشگاه زیبا، کتابفروشی هدهد و…
راضیه برومند همسر بهرام شاه محمدلو دربارهی او چنین میگوید: «وقتی با هم آشنا شدیم، او چیزهای بسیاری را به من آموخت. شاه محمدلو را یک هنرمند، بازیگر، کارگردان و تهیهکننده میدانم که بسیار حساس است. در حقیقت کار کردن با او آسان نیست و سعی میکنم با او کار نکنم.»
چرا دیگر آقای حکایتی برنامه نساخت؟
بهرام شاه محمدلو بارها در مصاحبههای مختلف عنوان کرده است که وظیفهی سنگینی را بر دوش خود حس میکند و در قبال کودکان و نوجوانان احساس وظیفه میکند. او دوست دارد برای این گروه برنامه بسازد و خلاقیت و طراوتی درونیاش را از طریق ساخت برنامه منتقل کند و به کمک نسل جدید بیاید. طبق اظهارات بهرام شاه محمدلو، تلویزیون یکبار پیشنهاد ساخت برنامه را به او داده و او نیز طرحی جذاب و شیرین آماده کرده. در گروه کودک تصویب شده و حتی فرمها برآورد هزینه را هم به او دادهاند اما در نهایت پاسخی که تلویزیون به او داده این بوده که: «میگویند بودجه نداریم. اسپانسر بیاور.»
امیدواریم این پست برای شما مفید بوده باشد. پیشنهاد میکنیم زندگینامه حمید جبلی را هم بخوانید.