نه گفتن مخصوصا به بچهها راحت نیست. همین طور مقاومت دربرابر اصرار و التماس کودکی که به مظلومانه به شما خیره شده. اما گاهی باید ایستاد و نه گفت. در این مقاله درباره هفت موقعیتی که باید در آن، به بچهها نه بگوییم صحبت می کنیم.
“توروخدا میشه؟ میشه؟ میشه؟ خواهشششش میکنم؟!”
“هیچوقت نمیگذارید هیچ کاری بکنم! این انصاف نیست! شما فقط هر کاری که خواهرم بخواد و انجام میدهید!”
“همه این کار و میکنند! شماها چرا همیشه اینقدر بدجنس هستید؟”
تعیین محدودیت برای کودک، کار پر چالشی است. چون بچهها گاهی به شکلی بی امان، زاری و التماس میکنند، چانه میزنند و خواهش و تمنا دارند که پدر و مادر را خسته و کلافه میکند. بعضی والدین که حال بحث و جدل ندارند، خیلی راحت تسلیم خواست آنها میشوند. بعضی هم بخاطر ناامید کردن فرزندشان، احساس گناه میکنند. اما برخی دیگر، بدون هیچ ترس و با صدای بلند و رسا، نه میگویند.
نه گفتن، یکی از مسئولیتهای مهم والدین است. نه گفتنهای ما، درسهای مهمی در مورد زندگی و کنار آمدن با بقیه به بچهها یاد میدهد. در اینجا، هفت موقعیتی که در آن، شاید مجبور شوید به فرزند خود نه بگویید و پیشنهاداتی در مورد نحوه گفتن آن به شما معرفی میشود.
این مطلب را مجله کودک، تیم پژوهشی و آموزشی آیقصه از سایت معتبر psychologytoday ترجمه و بازنویسی کرده است.
- در مواقعی که رفتار و اعمال کودک ممکن است به شخصی آسیب بزند یا چیزی را بشکند
جلوگیری از آسیب به دیگران، دلیل شماره یک برای نه گفتن است. کودکان اصولا قادر به پیشبینی عواقب بد و ناگوار ناشی از اعمال خود نیستند، بنابراین، به راهنمایی بزرگترهای خود برای انجام تصمیمات عاقلانه نیاز دارند. این نوع نه گفتن، به کودک یاد میدهد قبل از هر کاری، اول خوب فکر کند.
دادن یک گزینه جایگزین هم میتواند کودک را به سمت یک فعالیت کمخطر سوق دهد. مثلا: “نه، نمیتوانی روی کاناپه بپری. ممکن است یکی بخاطر پریدن روی لبه تیز میز، آسیب ببیند، یا شاید کاناپه خراب شود. اگر میخواهی بالا و پایین بپری، لطفا برو بیرون.”
- مواقعی که کودک میتواند کاری را خودش به تنهایی انجام دهد
گاهی بچهها از والدین خود میخواهند کاری را برایشان انجام دهند که خودشان از پسش برمیآیند. البته هیچ ایرادی ندارد هرازگاهی در حقشان لطف کنید، اما بچهها برای اینکه مهارت بیشتری در کارها پیدا کنند و حس کنند در امور خانوادگی، مشارکت مثبت دارند، نیاز به تمرین دارند. این نوع نه، به بالا رفتن قابلیت بچهها کمک میکند.
در صورت نیاز، میتوانید به آنها آموزش دهید و حمایتشان کنید، اما باید تشویقشان کنید خود، مسئولیت کارهایشان را بر عهده بگیرند. مثلا: “نه الان نوبت تو است که میز غذا را بچینی. یادت هست چطور این کار را انجام میدادی؟ من یک قسمت آن را انجام میدهم تا تو یاد بگیری و از روی آن، بقیه را بچینی.”
- زمانی که درخواست کودک، یک خواسته است، نه یک نیاز.
همه ما زیر بمباران دائمی آگهیهای تبلیغاتی محصولات مختلف هستیم، اما خرید اقلامی که فقط جذابیت ظاهری دارند، نه عاقلانه است و نه به نفع سلامت ما است. اگرچه ایرادی ندارد هرازگاهی، بدون دلیل خاص و تنها برای خوشحال کردن کودک، برایش کادو بخرید، اما نباید خود را ملزم به خرید هر چیزی که او خوشش میآید بکنید. با این نوع نه گفتن، کودک یاد میگیرد تحملش را در برابر ناامیدی بالاتر ببرد و میفهمد که میتواند حتی بدون اینکه صاحب چیزی باشد، آن را دوست داشته باشد. خواسته فرزند خود را تأیید کنید، ولی تسلیم او برای خرید یک چیز غیرضروری نشوید. مثلا: “نه قرار نیست این اسباببازی را برایت بخریم، ولی میفهمیم چرا اینقدر دوستش داری! خیلی براق و قشنگ است!”
- وقتی برنامههایتان تغییر میکند
زندگی پر از اتفاقات پیشبینی نشده است. حتی وقتی قصد داریم کاری که فرزندمان میخواهد را برایش انجام دهیم، شرایطی ممکن است پیش بیاید که مانع ما شود. این نوع نه گفتن، صبر و انعطافپذیری را به کودک یاد میدهد.
ریختن یک برنامه جدید و دقیق میتواند به کودک در کنار آمدن با تأخیر پیش آمده کمک کند. مثال: “نه، امشب نمیتوانیم این کار را انجام دهیم. دوست داشتم که بتوانیم، اما عمه مارگارت آمد که به ما سر بزند و الان هم دیگر نزدیک وقت خواب است. بیا برای فردا برنامه بذاریم. دوست داری صبح این کار را انجام بدهیم یا بعدازظهر؟”
- وقتی که نیازهای فرد دیگری (بطور موقتی) اهمیت بیشتری پیدا میکند
بچهها بطور طبیعی، خودمحور هستند، اما توجه به نیازهای دیگران، به آنها در گذر از این حالت کمک میکند. این نوع نه، سخاوت و بخشندگی را به کودک یاد میدهد.
ترسیم تصویری واضح و شفاف از احساسات طرف مقابل، پذیرش گذشت و مهربانی به دیگران را برای کودک آسانتر میکند. مثال: “نه، نمیتوانی روز شنبه با دوستانت بیرون بروی. میدانیم بهت خیلی خوش میگذرد، ولی قرار است همان روز برای مادربزرگت، جشن تولد بگیریم. ما مادربزرگ را خیلی دوست داریم و به همین دلیل، میخواهیم کاری کنیم که آن روز، به او خیلی خوش بگذرد. من مطمئنم که او برای بودن در کنار تو دارد لحظهشماری میکند. اگر به تولدش نیایی، دلش میشکند.”
- مواقعی که از انجام کاری بدتان میآید و باعث دلخوریتان میشود
دلخوری، همچون سمی است که هر رابطهای را خراب میکند. اصولا انجام ندادن خواسته دیگران، بهتر از انجام آن همراه با اوقات تلخی و عصبانیت است. این نوع نه، تعیین حد و مرز به شیوهای درست و سالم و سازش را به کودک یاد میدهد.
شاید بتوانید یک جایگزین عملیتر را به فرزند خود پیشنهاد دهید تا راحتتر بتواند نه شما را بپذیرد. مثال: “نه، اجازه نداری برای شرکت در تیم فوتبال حرفهای ثبت نام کنی، چون من دوست ندارم شنبه هر هفته، تمام روزم را صرف رانندگی و رساندن تو به محل مسابقات که خیلی از ما دور هستند بکنم. شنبهها، روز خانواده است. اگر بخواهی میتوانم اسمت را در تیم فوتبال محلی ثبت نام کنم که بار مسئولیت کمتری برای والدین دارد.”
- وقتی خواسته کودک، خلاف ارزشها و باورهای شما است
ما بواسطه انتخابهایمان در زندگی، ارزشها و باورهای خود را به فرزندانمان آموزش میدهیم. شاید گاهی احساس کنید – و فرزندتان با صدای بلند به آن اعتراض کند – که شما تنها والدی هستید که تصمیم خاصی را میگیرد، ولی باید به عقاید خود پایبند بمانید. این نوع نه به کودک، اولویتهای اصلی زندگی و داشتن شرافت را یاد میدهد.
در این حالت، بهتر است دلیل و منطقی که پشت این تصمیم (غیرمعمول) شما است را برای کودک توضیح دهید، اما در عین حال، گمان نکنید که باید حتما او را متقاعد کنید که حق با شما است. هر چه که نباشد، شما پدر و مادر و بزرگتر بچه هستید. مثال: “نه، نمیتوانی تلفن همراه داشته باشی. بنظر من، تلفن همراه برای بچهای به سن تو مناسب نیست، و دلم نمیخواهد در انجام تکالیف مدرسه و زمانی که باید در کنار خانواده بگذرانی، تداخل ایجاد کند.”
فرزندتان مطمئنا بخاطر نه گفتن، از شما تشکر نخواهد کرد، ولی گاهی همین نه، بهترین کاری است که میتوانید برایش انجام دهید. کوهی از تحقیقات نشان میدهد که سبک فرزندپروری که بیشترین سود و منفعت را برای کودک دارد، ترکیبی از گرمی و محبت و تعیین محدودیت است. شما به عنوان یک بزرگسال، دانش و تجربه وسیعی دارید که فرزندتان فاقد آن است. با کودکتان همدردی کنید، مصالحه کنید، حواسش را پرت کنید تا دیگر این نه شما برایش سنگین نباشد، اما بخاطر مصلحت فرزندتان هم که شده، در مواقعی که ضرورت دارد از نه گفتن نترسید.
این مطلب را مجله کودک، تیم پژوهشی و آموزشی آیقصه از سایت معتبر psychologytoday ترجمه و بازنویسی کرده است.