در چند سال اخیر و بهخصوص با شیوع ویروس کرونا و وقوع انواع مصیبتهای جمعی، بیشتر خبرها از رویدادهای ناگوار گزارش میدهند. مسئلهای که در این بین شاید چندان مورد بررسی قرار نگرفته، تاثیر هجوم این اخبار بر ذهن و روان تاثیرپذیر کودکان است. در این راستا آی قصه برآن شد تا نشستی در این مورد برگزار کند؛ نشستی که به تاثیر اخبار ناگوار بر کودکان بپردازد و بگوید هنگام مواجهه کودک با اخبار ناگوار چه باید بکنیم. در این نشست آیقصه میزبان دو مهمان عزیز بود؛ آقای علی اصغر سید آبادی نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان و خانم عاطفه مظفری روانشناس و طرحواره درمانگر. میزبانان این برنامه از شصتنشست نیز فاطمه فرهاد و سپیده بیگدلی از نویسندگان مجله کودک و خانواده آی قصه بودهاند.
پیشنهاد میکنیم ابتدا بخشهای قبلی این نشست را با عنوان تاثیر اخبار ناگوار بر کودکان و تاثیر افسردگی والدین بر کودک بخوانید و سپس ویدئوی بخش سوم را ببینید. همچنین گزارش کامل این بخش را نیز در ادامه میتوانید بخوانید.
واکنش صحیح دربرابر مواجهه کودک با اخبار ناگوار چیست؟
در بخش سوم نشست کودکان و اخبار ناگوار، درباره راههای برخورد با کودک هایی که در مواجهه با اخبار ناگوار بودهاند و چگونگی پاسخ به سوالات آنها صحبت شده است. خانم مظفری، مهمان نشست در این باره میگوید:
اولین کار مهم پدر و مادر احترام گذاشتن به کودک است؛ زمانی که متوجه میشوند کودک با خبر اضطرابآوری روبهرو شده، باید با او حرف بزنند. یعنی والدین باید مهارت گفتوگو با کودک را بلد باشند، دومین مورد این است که وقتی شروع به صحبت میکنند منتظر نمانند که کودک احساساتش را بیان کند تا بعد تنبیه یا نصیحتش و سرزنشش کنند! این کار باعث میشود کودک دیگر حرفش را به پدر و مادرش نزند و بقیهی اطلاعات و مشورتش را از دوستانش بگیرد.
پس پدر و مادر باید مهارت صبوری، همدلی کردن و همراهی را یاد بگیرند؛ پدر و مادرهای ما نصیحت را با حمایت اشتباه میگیرند؛ حمایت این نیست که اگر آسیبی به کودک وارد میشود دنبال مقصر بگردیم و سرزنش کنیم، این حمایت باعث خشم کودک میشود و قدرشناسی را در او کاهش میدهد.
به کودک احساس امنیت بدهید
عاطفه مظفری درباره واکنش به مواجهه کودک با اخبار ناگوار ادامه میدهد:
مسئلهی بعدی این است که اگر بخواهیم با گوش دادن فعال با کودک صحبت کنیم و بتوانیم احساسات سرکوب شدهاش را بیرون بکشیم، باید احساسات خودمان را بشناسیم. آیتم بعدی این است که وقت صحبت با کودک ببینیم از خبری که شنیده در چه حدی اطلاعات دارد؛ یا خودمان میتوانیم به تناسب اطلاعات کودک توضیح دهیم یا اگر بلد نیستیم از مشاور کمک میگیریم. نکتهی مهم اینکه به کودک احساس امنیت بدهیم و بگوییم این دنیا فقط خوبی یا فقط بدی نیست؛ همینجا میتوانیم ویژگیهای مثبت دنیا و اطراف را به کودک نشان دهیم.
البته ما در مورد جامعهای صحبت میکنیم که در جنگ ملموس نیست. از موقعیتی حرف میزنیم که به روان کودک آسیب میزند، در این موقعیت والدین باید کودک را درک کنند و برایش توضیح دهند. خیلی وقتها والدین سعی میکنند حواس کودک را پرت کنند، اما اگر بدون شناسایی احساسات کودک حواسش را پرت کنیم، مثل این است که یک آتشفشان فعال را با ریختن خاکستر و سنگ تبدیل به آتشفشان نیمهفعال کنیم؛ این آتشفشان در بزرگسالی منفجر خواهد شد.
مانع انتقال مشکلات به بزرگسالی شوید
عاطفه مظفری معتقد است عدم واکنش صحیح به مواجهه کودک با اخبار ناگوار میةواند مشکلاتی در بزرگسالی برای او بهوجود بیاورد. او اینگونه توضیح میٔهد:
در مواجهه کوذک با هر اتفاق ناخوشایندی مثل اخبار ناگوار یا ابیوز یا هر اتفاقی، اگر والدین بتوانند هر وقت کودک میخواهد حرف بزند و در همان سنین احساسات او را بیرون بکشند کمکش کنند، بسیار راحتتر از بزرگسالی التیام پیدا میکند. در بزرگسالی درمان بسیار سختتر است. همچنین یادمان باشد کودکان در ۵ تا ۱۲ سالگی به دنیا نگاه عینی دارند، یعنی چیزی را که میبینند و میشنوند باور میکنند؛ فکر نکنید کودک اتفاقهای اطرافش را متوجه نمیشود، او حتی پچپچهای والدین را هم متوجه میشود. کودک ادراک میکند و هر چیزی را که میشنوند به عنوان واقعیت باور میکند و به همین دلیل ممکن است امنیتش خدشهدار شود.
نکتهی بعدی این است که زمانی که کودک از چیزی میترسد، اطرافیان نباید مسخرهاش کنند و با ترسهایش شوخی بسازند و آنها را کوچک جلوه دهند؛ این رفتار بسیار اشتباه است. از طرفی بزرگنمایی کردن این ترسها هم رفتار درستی نیست. والدین باید در خانواده فضای همدلی، محبت و اعتماد ایجاد کنند و با کودک حرف بزنند و درمانگر مناسبی برای او پیدا کنند.
بیتفاوتی نسیت به اخبار راه درستی برای کنترل مواجهه کودک با اخبار ناگوار است؟
علیاصغر سیدآبادی، مهمان دیگر نشست مواجهه کودک با اخبار ناگوار ، در این خصوص میگوید:
از نظر من ما دچار یک چالش هستیم؛ از طرفی اگر به اخبار گوش نکنیم دچار عذاب وجدان میشویم که یعنی ما در مقابل درد دیگران بیتفاوت باشیم و با خاموش کردن تلویزیون واقعیت تغییری نمیکند و دلمان میخواهد کنشی داشته باشیم؛ از طرفی حجم این اخبار آنقدر زیاد است که میتواند روان ما را آزرده و رنجور کند و از روان رنجور کار سازندهای برنمیآید. جمعی با روانهای رنجور، آشفته و مستاصل نمیتوانند کار خاصی انجام دهند.
در مورد کودکان به دلیل جنبهی تربیتی این مسئله پیچیدهتر هم میشود؛ مثلاً من دلم میخواهد کودکم نسبت به رنج و درد دیگران بیتفاوت نباشد، حقش را بشناسد و منفعل نباشد؛ ولی از طرفی میبینم اگر کودکم مدام در معرض خبرهای اینچنینی قرار بگیرد، نهتنها هدفم حاصل نمیشود بلکه مشکلات دیگری هم بهوجود میآید. در این وضعیت باید چه کار کرد؟
چطور کودکان را با ظلم و مسائل جامعه آشنا کنیم؟
سیدآبادی درباره کنترل مواجهه کودک با اخبار ناگوار اینگونه توضیح میدهد:
طبیعی است که بعضی از والدین فکر میکنند باید برای کودکشان توضیح دهند که مثلاً ظلم چیست و ظالم کیست؛ بنابراین معتقدند کودک باید به اخبار گوش دهد. اما کودک لزوما به شکلی که ما میخواهیم مسائل را دریافت نمیکند؛ از نظر من بهترین نکته در این ماجرا ادبیات و هنر است. یعنی شما میتوانید این مفاهیم را به کودکان منتقل کنید بدون اینکه نیازی به گوش دادن اخبار داشته باشید. آثار زیادی در این زمینه وجود دارد که میتوانیم به کمک آنها هم کودکان را مسئول و دغدغهمند و همدل بار بیاوریم و هم سلامت روانش را به خطر نیندازیم.
در مورد هنر بیشتر سینما مدنظرم است؛ فیلمهای کودکان اغلب روی همین دغدغههای پذیرش دیگران، مواجهه با قلدری، مواجهه با احساس ناتوانی و… متمرکزند. درحوزهی ادبیات هم آثار بسیار زیادی وجود دارد؛ در هر زمینهای که بخواهید کتاب به زبان فارسی وجود دارد. و یکی از بهترین راهها کتاب خواندن همراه کودکان و صحبت کردن از کتاب است.
کتابهای کودکانه برای بزرگسالان هم مناسباند
علی اصغر سیدآبادی در پایان بخش سوم نشست مواجهه کودک با اخبار ناگوار بیان میکند:
من همیشه فکر میکنم بخش مهمی از کتابهای کودک و نوجوان بزرگسالان هستند، چون کودکان در مقابل ما و معلمهایشان با نقاب هستند؛ بدون تردید کمترین شناخت را از کودکان معلمها دارند، چون کودکان همیشه با نقاب ظاهر میشوند و بهترین شناخت را از نوجوانان رمان نوجوان میدهد. ما در رمان نوجوان، نوجوان را بدون نقاب میبینیم. ما بزرگسالان بهندرت میتوانیم کاری کنیم کودکان و بهخصوص نوجوانان بدون نقاب جلوی ما ظاهر بشوند، بنابراین یکی از کارکردهای جایگزین کردن ادبیات به جای خبر تقویت حس نوع دوستی در کودک است.
این توصیه را به والدین هم میکنم؛ بهتر است خبر شنیدن را محدود کنند و یک بار اخبار گوش کنند. البته میشود از یک سری خبرها هم صحبت کرد، اما با آگاهی و شناخت و نه بر اساس تب خبر. میتوانیم به کودک بگوییم چه اتفاقی افتاده و ما چه میتوانیم بکنیم؛ نباید مسئولیتی سنگینتر از توان کودک روی دوشش بگذاریم. البته قبل ازهرچیز بهتر است خودمان را درمان کنیم؛ چون ما هرچقدر دیگران را دوست داشته باشیم، با روان رنجور و استیصال و روضه نمیتوانیم به دیگران کمک کنیم و باری از دوش کسی برداریم. هیچ کنشی از دل این روضهها و استیصالها بیرون نمیآید.
پیشنهاد میکنیم مقالهی «چه کنیم اگر کودکان با اخبار بد مواجه شدند؟» را هم بخوانید.