شما مادر هستید و فرزندانتون رو با دل و جون دوست دارید. مادر هستید و لحظههای ناب مادرانه رو تجربه کردید که هرگز تا حالا تجربه نکرده بودید. مهم نیست چقدر فرزندانتون رو میپرستید یا چقدر به خاطر مادر بودن شکرگذار هستید، شما هم گاهی نیاز دارید از زندگی روتین مادرانهتان مرخصی بگیرید و این اصلا به این معنا نیست که مادر خوبی نیستید.
مادر بودن سخته و احتیاجی نیست حتما مادر هشت بچه شیره به شیره باشید تا چالش و دردسرهای بزرگ کردن کودک رو تجربه کرده باشید. همینکه کودکتون را در آغوش بگیرید چالشها در کنار خوشیها ظاهر میشوند. بله قطعا!در این مسیر لحظات فراموش نشدنی و زیبائیه که قلب شما را مالامال از عشق میکنه و باخودتون فکر میکنید «مادرشدن به همه سختیهاش میارزه.».
کسی منکر این نیست. اما اگه به موقع به یک “مرخصی مادرانه” نروید و کمی از مادر بودن فاصله نگیرید،اونوقته که شاید از مادرانگی هم لذت کافی نبرید.
مهم نیست چقدر مادر خوبی هستید و آوازه والدگریتان تا کجا رفته باشد، بالاخره روزهایی تو زندگیتون هست که آرزو میکنید کاش فقط برای یک ساعت مادر نبودید. نترسید، شما تنها نیستید. همه ما گاهی نیاز داریم مادر هیچکس نباشیم. هر چه مادر پرمشغلهتری باشید، اینکه زمانی رو به خودتون و مراقبت از خودتون اختصاص بدید،براتون مشکلتر خواهد شد. رسیدگی به خودتون اگه مهمتر از رسیدگی به کودکتون نباش،، اهمیت کمتری هم نداره. یادتون نره، همه مادرها میخوان کودکشون غرق در خوشی و سعادت باشد؛ اما باور کنید یک مرخصی مادرانهی به موقع ممکنه خودخواهانه به نظر برسه اما یکی از نیازهای اساسی کودکتون هم است.
پس در این مقاله به نوشته فاطمه فرهاد از نشانههایی صحبت میکنیم که نشون میدهند که شما به مرخصی مادرانه نیاز دارید.
نشانه اول: همیشه هشیار هستید و منتظر حمله یا دفاع
کنترل کردن کودکان کاری نشدنی است. اونا آدم کوچولوهایی هستند با احساسات ناگهانی. سر و کله زدن باهاشون مثل خنثی کردن ۲۴ ساعته بمب ساعتیه. همین باعث میشه که مغز شما همیشه در حالت «بجنگ یا فرار کن» بمونه و این اصلا برای سلامت شما خوب نیست. زمانیه که تمام وجودتون داد میکشه که «دیگر نمیتونم، دیگر نمیکشم»، بهترین کار اینه که قبل از اینکه به نقطه انفجار برسید به هشدارها توجه کنید و این به آن معناست که کمی برای خودتون باشید.
نشانه دوم: خشمتان فروکش نمیکند
نیازی نیست در مورد عواقب خشم همیشگی چیزی بگیم. همین بس که خشم میتونه صدمات جبران ناپذیری به سیستم بدنی شما وارد کنه؛ چه اهل بروز خشمتون باشید و چه اون رو پنهون کنید و در خودتون بریزید.ابتلا به فشار خون بالا و مشکلات قلبی جدی تنها بخشی از مضرات خشم همیشگیه. اگر همیشه عصبی هستید، اگر منتظر کوچکترین اتفاقی هستید تا منفجر بشید، بدونید که به استراحت نیاز دارید و این اصلا شوخیبردار نیست.
نشانه سوم: اگر احساس فرسودگی میکنید
وقتی به مادر شدن فکر میکنید شاید بیخوابی و خستگی اولین چیزی نباشه که به ذهنتون میرسه؛ اما قطعا میدونید مادرها به خصوص نومادران از بیخوابی شدید رنج میبرند. وقتی فرسوده میشوید این فرسودگی، خود را به صورت علایم فیزیکی و روانی نشون میده. از افسردگی و بیخوابی و اضطراب گرفته تا ضعف شدید و اختلال توجه و تمرکز همه و همه علائمی هستند که نشون میده نیاز دارید کمی مادر نباشید.
نشانه چهارم: اگر همیشه استرس دارید
مادر بودن یعنی موندن در موقعیتی استرسزا و فلج کننده. البته که استرس کمش خوبه و به شما به عنوان یک مادر جوون کمک می کنه از پس موقعیتهای مختلف بربیایید و خودتون و کودکتون رو مدیریت کنید. اما وقتی برای مدت زیادی تحت استرس بمونید، آنوقته که حساس میشید و این حساسیت شما را فلج میکنه. اگر حس و حال انجام هیچ کاری ندارید، سردرد دارید، معدهتون بهم ریخته و بیخواب شدهاید، احتمالا اضطراب فلج کنندهای را تجربه میکنید. بهتر است تا دیر نشده از یک مشاور و متخصص کمک بگیرید و رسیدگی به خودتون را الویت قرار دهید.
نشانه پنجم: اگر افسرده هستید
افسردگی مادرانه به نوعی تابو به حساب میآید. چرا؟ چون هر وقت حرف از افسردگی مادرانه میشود، همه تصور میکنند منظور افسردگی بعد از زایمان است. اما باید بگوئیم افسردگی مادرانه چیزی نیست که به زایمان مرتبط باشد و هیچ ربطی هم به بالا و پائین شدن هورمونهای بدنتون نداره. البته که افسردگی پس از زایمان هم میتونه از چند ماه تا چند سال طول بکشه؛ اما اگه مادر هستید و مدتها از زایمان میگذره بهتره قبل از اینکه انکارش کنید کمی به علائمتون توجه کنید. افسردگی درسته که سرماخوردگی بیماریهای روانیه. اما از اون سرماخوردگیهاییه که اگر بهش توجه نکنید عوارضش تا آخر عمر دامن گیرتان میشود.
نشانه ششم: اگر احساس تنهایی میکنید
مادرها با این احساس غریبه نیستند، وقتی در حال رسیدگی به کودکتان هستید و سایرین در پذیرائی در حال صرف شام یا نیمه شب وقتی کودکتون رو میخوابونید حتی شریک زندگیتان هم به خواب رفته است. اینجور وقتهاست که احساس تنهایی به سراغتون میاد. اگر در طول روز هم تو خونه تنها باشید این احساس زودتر در شما به وجود میاد. از اونجایی که افسانههای مادرانگی در ناخودآگاهمون لونه کرده، فکر میکنیم از تک تک لحظاتی که کودکمون رو در آغوش میکشیم و به چشمهایش زل میزنیم باید لذت ببریم و این احساس برامون مثل گناهه. همین حس ما رو بیشتر تنها و از دیگران دور میکنه. اما بهتره بدونید در تجربه حس تنهایی، تنها نیستید. این احساسات که «دیگران برای من وقت ندارند» یا «چقدر خودخواهم» را دور بریزید و حس تنهایی رو نشونهای از طرف ناخوداگاهتون بدونید. علامتی که بهتون میگه نیاز به روابط اجتماعی دارید، نیاز به همصحبت و نیاز به دیگران. در این مواقع بهتره هر چه سریعتر یک مرخصی مادرانه بگیرید و با کسانی که دوست دارید وقت بگذرونید.
نشانه هفتم: اگر همه چیز را شخصیسازی میکنید
وقتی خسته و مضطرب هستیم سیستم شناختی ما بهم میریزد و کوچکترین نظر یا مسئولیتی میتواند ما را از خود بیخود کند. شخصیسازی زمانی اتفاق میافتد که ذهنتان شما را متقاعد میکند که افکار منفیتان حقیقت دارد، حتی احمقانهترین و غیر واقعیترینشان. این افکار شما را فلج می کند و باعث میشود که توانایی مقابله با کوچترین مسائل و بحران ها را هم نداشته باشید و هر لحظه احساس کنید در حال از هم پاشیدن هستید و از عهده هیچ چیز برنمیآیید. وظایفی که شما به عنوان مادر به عهده دارید میتواند خستهکننده و یکنواخت باشد و همین قضیه باعث میشود نیاز مبرم به یک مرخصی کوتاه از این روزمرگی داشته باشید. این افسانه را که «مادر بودن هر روزش یک تجربه فوق العاده است» دور بریزید و سعی کنید با استراحت به موقع از زندگیتان لذت ببرید.
نشانه هشتم: احساس میکنید کافی نیستید
مادر بودن به خودی خود پر مشغله و پرمسئولیته و حالا اگه مادری شاغل باشید یا وظایف جدی در باقی اعضای خانواده داشته باشید به ماراتنی بیانتها و تمام نشدنی بدل میشه که شما رو با احساس خوب نبودن تنها میذاره. هر چه میدویید از برنامهها و لیست کارهاتون عقب هستید و این باعث میشه احساس گناه کنید. احساس کنید مادر خوبی نیستید و در همین لحظاته که باید سریع به خودتون بیایید و به نشانهای که بدنتون برایتون فرستاده پاسخ بگید.شما نیاز دارید استراحت کنید و این هیچ ربطی به تواناییهای شما ندارد.
نشانه نهم: اگر بیحس و بیتفاوت شدهاید
احساس خنثی بودن، حس اینکه چشمه اشکتون خشک شده، همه چیز براتون بیمعنا شده و مدتهاست هیجانزده نشدهاید، همه اینها میتونه علایم افسردگی و اضطراب شدید باشه. حس میکنید نامرئی شدید، دیگه خودتون رو نمیشناسید و باید ساعتها فکر کنید به جز مادر بودن دیگه چه قابلیتهایی دارید. از همه بدتر حس میکنید در مورد هیچکدوم از این احساسات نمیتونید حرف بزنید. فکر میکنید کسی درکتون نمیکنه حتی عزیزان و نزدیکانتون و تازه از همه بدتر اگر هم کسی بخواهد به شما گوش بده این شما هستید که علاقهای به تعامل ندارید. متاسفانه این احساسات کمی تا قسمتی سانتیمانتال فقط مربوط به فیلمهای درجه دو نیست و شما اگه حواستون رو جمع نکنید همین افکار شما رو به مسیر خودکشی میکشونه.
اگه این احساسات رو دارید بهترین کار اینه که هر چه زودتر با یکی از عزیزانتون حرف بزنید. خیلی وقتها ذهن، ما رو متقاعد میکنه که در صورتی که برای گرفتن کمک دست دراز کنیم، به بدترین شکل به در بسته می خوریم؛ اما اینطور نیست. از قضاوتها نترسید، فرزندتون به شما احتیاج داره به عنوان مادر. مادری که خوشحال و راضی است.
نشانه دهم: اگر راه و بیراه مریض میشوید
طبیعی است که سیستم ایمنی بدنتان ضعیف شده و همین باعث میشود زودتر از دیگر اعضای خانواده مریض شوید. اما اگر با وجود مریضی باز هم مجبورید مادرانگی کنید و هیچ وقتی برای استراحت پیدا نمیکنید، باید منتظر باشید تا همین روزها بدنتان علیهتان کودتا کند. سعی کنید مابین تمام وظایف مادرانه و ایثارگرانهتان کمی هم خودخواه باشید، کمی به خودتان برسید و سعی کنید خودتان را خوشحال کنید. هر از چند گاهی کاری را که دوست دارید انجام دهید، اینکار باعث می شود تا با انرژی مثبت بیشتری به استقبال زندگی روزمرهتان بروید.
در نهایت فراموش نکنید که فقط شما نیستید که به این مرخصی نیاز دارید، این مرخصی چیزی است که فوایدش عاید همه اعضای خانواده میشود.